جشنواره مردمی «رسول آفتاب» که با هدف مبارزه با فتنه پنج سال بود که راهاندازی شده بود در دوره ششم که باید امسال برگزار شود متوقف شده است.
به این بهانه سراغ رحیم مخدومی دبیر این جشنواره هنری و ادبی رفتیم تا از علت این موضوع و مشکلات و موانعی که بر سر راه برگزاری این جشنواره روبرویش بوده جویا شویم. او در این گفتوگو به مشکلاتی که ارشاد استان تهران در این مسیر برایشان ایجاد کرده اشاره کرده و در بخش دیگری از گفتوگو مدیران دولتی را از عاقبت کار بیم داده است. او با نام بردن از بخش زیادی از دستگاههای فرهنگی که از عملکرد «رسول آفتاب» با خبر بودند به تعطیلی این جشنواره اشاره کرده است.
در ادامه گفتوگوی ما با این نویسنده دفاع مقدس را با هم میخوانیم.
*از وزرای ارشاد سوال کنید
جناب مخدومی ظاهرا ششمین دوره جشنواره مردمی «رسول آفتاب» برگزار نمیشود. علت این اتفاق چیست؟
خوب بود این سوال را ابتدا از اعاظم ارشاد میپرسیدید. از علی جنتی و وزیر فعلی. از دکتر صالحی؛ معاون فرهنگی. از دکتر ضرغامی؛ مدیرکل ارشاد تهران!
از اینها بپرسید؛ پنج سال تمام یک اتفاق فرهنگی زیر گوش شما رقم خورد. آن هم از یک شهرستان، اما نه در سطح شهرستان و استان و کشور. بلکه بینالمللی. ما از دهها کشور آثار ادبی جمع آوری میکردیم. شما به عنوان متولی فرهنگی کشور آیا این را فهمیدید که حالا انتظار داشته باشیم تعطیلیاش را بفهمید؟ شمایی که گلوگاه بودجه فرهنگی کشور را در دست گرفتهاید آیا یک ریال به این جریان فرهنگی کمک کردید؟
*اندر حکایت خیانت متولیان فرهنگی
جشنواره شما که به صورت مردمی اداره میشد؟
مردمی بودن به معنی پایگاه مردمی است، نه تأمین بودجه مردمی. مردمی بودن یعنی دیکته دولتها نیست. در راه منافع دولتها گام برنمیدارد، بلکه دغدغههای مردمی را دنبال میکند و توسط مردم مدیریت میشود.
مردم بیچاره در حال حاضر توان خرید کتاب ندارند. ناشران از چاپ چندهزارتایی افست روآوردهاند به چاپ انگشت شمار دیجیتالی. فاجعه تعطیلی و بیکاری که گریبان کارخانهها و کارگاهها را گرفته، از آن بدتر گریبان ناشران و موسسات فرهنگی را گرفته. منتها چون ندای فرهنگ بی هیاهوست، دردهایش هم خاموش و بیصداست. اما متاسفانه قدرت تخریبش چندین برابر تخریب اقتصادی و سیاسی است. دولتمردانی که پنجه درگلوی فرهنگ انداختهاند، اگر اینها را میفهمند، خیانتکارند و اگر نمیفهمند، باز هم خیانتکارند. چرا که جای حقی را اشغال کردهاند.
*نان انقلاب در دست از ندای انقلاب گریختند
واضحتر بفرمایید. ارشاد باید چکار میکرده که نکرده؟
ببینید، راهبردهای محتوایی وزارت ارشاد از این قرار است: 1. تعمیق و نشر ارزشهای انقلاب اسلامی برپایه مکتب فکری و سیاسی امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی، 2. ترویج و اقامه احکام الهی، نشر و تقویت اخلاق اسلامی و فضائل انسانی برپایه دین مداری و فرهنگ دینی، 3. نقد مکاتب الحادی و انحرافی در عرصههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و مبارزه جدی با خرافات و موهومات، و ... 10. ترویج روحیه سلحشوری، فرهنگ ایثار، جهاد و شهادتطلبی و ذلتناپذیری، 11.مبارزه با فساد و تبعیض و اصلاح فرهنگ نظام مدیریتی برپایه عدالتخواهی و اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر و ...
اگر امروز کسی اینها را دست بگیرد و برود وزارت ارشاد، خیال میکند آدرس را اشتباه رفته. اصلا خودشان دم در برت میگردانند. ما میگوییم حضرات ارشاد! ما داریم بخش کوچکی از این راهبرد را اجرا میکنیم. حالا که شما سرتان گرم خودتان است، بودجهاش را بدهید ما اجرا کنیم. آقایان حتی جواب نامههای ما را نمیدهند.
*زیرپایمان را خالی کردند
ما یک زمان خیال میکردیم چون کارهای فرهنگی ما رنگ و بوی سیاسی دارد، اینها لابد دین را از سیاست جدا میدانند، لذا فقط میخواهند کار فرهنگی کنند. اما وقتی دیدار آقای جنتی با آقای خاتمی را دیدیم، یا تشرف معاون فرهنگی ارشاد آقای دکتر صالحی به دفتر ناشر هتاک علیه مردم و نظام را، این خیال از سرمان پرید و تازه به هدف دکتر ضرغامی مدیرکل ارشاد تهران پی بردیم که چرا از راه نرسیده اقدام به خالی کردن زیر پای ما کرد و مکان فعالیتمان را گرفت. اینها در طول نزدیک به چهار سال صدارت، گوشهایشان را کیپ گرفتند تا ندای انقلابی «رسول آفتاب» را نشنوند. در حالی که نان انقلاب در دستشان بود، از ندای انقلاب گریختند. من در یک کلمه به اینها میگویم از سرنوشت علی جنتی درس عبرت بگیرید. همین.
نفوذیها در رسانه ملی لانه کردهاند
بهتر نبود همان جایزه نقدی را نیز حذف میکردید تا این جریان از حرکت باز نماند؟
هزینه جشنواره فقط جایزه نبود. ما هنرمندانی داشتیم که جایزه جشنوارههای دیگرشان را خرج برگزاری جشنواره رسول آفتاب میکردند. مهمتر از هزینه جوایز، هزینه اطلاعرسانی است. ما طی 5 دوره برگزاری جشنواره نتوانستیم گارد مشکوک صداوسیما را برای پخش تیزر یا پخش خبرهای جشنواره بشکنیم. در لایههای پیدا و پنهان صدا و سیما گویا نفوذیها بدجوری لانه کردهاند.
ترجمه آثار، داوری آثار، دعوت از میهمانان خارجی، چاپ آثار، توزیع آثار، ایجاد تشکلی از نویسندگان آزاده و دغدغهمند ملی و بین المللی، برگزاری نشستهای تخصصی و هم اندیشی و ... هزینه بر است.
*هنرمندی که خوراکش شهوت است شان هنر را پایین آورده
«رسول آفتاب» جشنوارهای بود که با وجود مشکلات اما موضوعات مهمی را به عنوان سرفصل و محور انتخاب میکرد، در حالی که جشنوارههای دیگر توجهی به آنها نداشتند، علت این مسئله چیست؟
بعضیها مثل مورچهای که در یک قطره آب دست و پا میزنند، اما چون ابزار هنر دستشان است، جار میزنند دنیا را آب برد.
بعضیها در مرداب مفاسد اخلاقی غوطه ورند. خوراکشان شهوت است و دفعشان بالطبع آثاری که نشان از خوراکشان دارد. اینها میگویند ما هنرمندیم. در حالی که شأن هنر را خیلی پایین آوردهاند. هنرمند معلم جامعه است، دیده بان تاریکیهای جامعه. طبیب حاذق و دوار بیماریهای یک ملت.
«رسول آفتاب» هرساله دغدغههای مبتلابه ملی را شناسایی میکند و به عنوان موضوع جشنواره مطرح میکند.
*جشنواره «رسول آفتاب» متوقف شده است
گزارشی از فعالیتهای پنج دوره گذشته به دست مسئولین کشور رسیده و در جریان آن هستند؟مثلا دفتر رهبر معظم انقلاب، یا روسای قوای سهگانه؟
دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری، سازمان بسیج دوران سردار نقدی، سازمان صدا و سیمای دوران ضرغامی و سرافراز، سازمان فرهنگی هنری شهرداری دوران شهاب مرادی و صلاحی، شورای شهر تهران، ستاد بزرگداشت حماسه 9 دی، سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیا، سازمان هنری رسانهای اوج، نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کمیته حمایت و نظارت ارشاد، معاونت فرهنگی ارشاد، اداره کل ارشاد تهران، بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان از جمله متولیان فرهنگی بودهاند که در جریان جشنواره قرار گرفتهاند. با این حال جشنواره الان متوقف شده است!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
ارسال نظر